نوعدوستی عمیق ملکجان همراه با دانش معنوی و آگاهی اجتماعی، در دل اطرافیان و ارادتمندانش اطمینان میدمید؛ اطمینانی که کمک میکرد تا بتوانند در محیطی که زنان از هر جهت پایینتر از مردان به حساب میآمدند، به توصیههایش دربارهی تساوی حقوق زن و مرد عمل کنند و طرز فکر خود را به سمت رعایت این تساوی تغییر دهند.
دورافتادگی فرهنگی و شیوهی ابتدایی زندگانی در روستاها، اگر بالکل مانع هرگونه تحول فرهنگی و اجتماعی نبود، باید گفت، چنین تحولاتی را خیلی بعید و به دور از ذهن برمینمود. در چنین وضعی، تفکرات خیرخواهانه و بدیع شیخ جانی دربارهی تساوی حقوق زن و مرد، در جامعهای به شدت مردسالار، امنیت او را چه بسا میتوانست به خطر اندازد.
این بانوی به ظاهر نحیف و بیمار، که نابینا هم بود، با سلاح ایمان، صداقت، شهامت و نوعدوستی واقعی، توانست بر سر باور خود بایستد، تا سرانجام تلاشاش ثمر دهد و زنان و دختران، از اهمیت برخورداری از حقوقی کاملاً برابر با مردان آگاه شوند. مهر بیدریغ، ذهن دوراندیش و توجه او به تک تک افراد، به او توانایی داده بود تا قلب و فکر اهالی را در این راه با خود همراه کند، نه فقط در روستای خود، بلکه در آبادیها و نواحی اطراف.
شیخجانی برابری را، نه تنها در امور اجتماعی و فرهنگی، بلکه در امور اعتقادی و دینی که قرنها بلکه هزارهها در اختیار مردان بود، امری ضروری میدانست. خواستار حقوقی برابر در همهی سطوح برای زنان و مردان، دختران و پسران بود. از همینروی، با موافقت استاد الهی، خود را از سنتی جدا کرد که چند قرن سابقه داشت. به زنان اجازه داد همپای مردان در مراسم آیینی شرکت کنند و حتی خود به تنهایی، مراسم را اداره کنند. کاری که تا آن زمان جزو تابوهای اساسی به شمار میآمد و سنت شکنیِ غیر قابل تصوری به نظر میرسید.
برای مثال، در طول تاریخ، زنها اجازه نداشتند همپای مردان در مراسم عبادی شرکت کنند، چه رسد به آن که خود سرودهای مذهبی را اجرا کنند. انقلابِ ملکجان در این محیط، که به نقاط دیگر هم تسری یافت، به زنان اجازهی شرکت در اینگونه مراسم داد، و زمینه را برای تغییرات بنیادین دیگری آماده کرد.
در همین راستا، ملکجان، والدین را ترغیب میکرد با دخترانشان همانند پسران رفتار کنند، یعنی آنها را به مدرسه بفرستندو به اندازهی پسران به تغذیهی آنها اهمیت بدهند و به امورشان رسیدگی به درستی کنند، حتی ارثِ برابر به آنها بدهند؛ امری که در مجامع عشایری و روستایی، در گذشته هرگز پذیرفتنی نبود.
در حالی که مردان برای سوادآموزی به کلاسهای اَکابر میرفتند، ملکجان تلاش کرد چنین امکانی برای زنان هم فراهم شود.
او در جلسات درساش، ضمن توضیح عواقب معنوی نادیدهگرفتن حقوق هر جنس، زنان و مردان را ترغیب میکرد، حقوق یکدیگر را بشناسند و در رعایت آن و احترام به یکدیگر بکوشند.
زندگانی ملک جان، به عنوان یک زن در جامعهی روستاییِ مردسالارِ ابتدایی، خود بازتاب همان اصول و فلسفهای است که به آن باوری عمیق داشت؛ و زنان و دختران فراوانی از او سرمشق گرفتند. امروزه زنان بسیاری را میبینیم که تحت تاثیر همان تعالیم، تحصیل کردهاند و در فعالیتهای اجتماعی سهیم هستند.
ملکجان آنها را تشویق میکرد که حس استقلال و اتکاء به خود را در خود تقویت کنند و خود را در تمام جهات مساوی با مردان بدانند. دختران را تشویق میکرد درس بخوانند و به زنان سفارش میکرد تا آنجا که ممکن است برای خود استقلال مالی پیدا کنند، زیرا عمیقاً اعتقاد داشت که روابط بین زنان و مردان اگر بر احترام متقابل و مساوات استوار باشد از موفقیت و هماهنگی بیشتری برخوردار خواهد بود، و چنین استقلالی باعث خواهد شد که زنان عرصهی وسیعتری برای فعالیت در اختیار داشته باشند، و نیاز مالی و استیصال، انتخابهایشان را محدود نکند. بر این باور بود که تنها در چنین شرایطی است که زنان و فرزندانشان میتوانند زندگانی هدفمند و پربارتری داشته باشند.
بزرگداشت یکصدمین سال تولد
زندگانی پوشیده از انظار: میراثی از شهامت، انسانیت و خِرَد یک زنبنیاد نور و بخش اقتصاد و امور اجتماعی سازمان ملل متحد، به مناسبت بزرگداشت یکصدمین سال تولد ملکجان نعمتی برنامهای در انجمن آسیا در نیویورک برگزار کردند. این برنامه در مورد زنانی بود که در جوامع مختلف جهان توانستهاند با نگرش پیشتاز و اراده و پشتکار، در زندگانی دیگران تأثیرگذار باشند.
مراسم بزرگداشت، با تأکید بر فعالیتهای ملکجان در دوران زندگانی پربارش، بر محور بحثهایی اجرا شد در باب نقش مهم تعلیم و تربیت و استقلال مالی در پیشبرد و بهبود بخشیدن به زندگی زنان. یک ویدیوی کوتاه دربارهی زندگانی شیخ جانی به علاوهی یک قطعه موسیقی سنتی ایران که نقش ماندگاری در طول زندگی او داشت، در این مراسم بزرگداشت پخش شد.